· فوائد و ثمرات:
1- بهره گیری ازافکار :
َمَنشاوَرَالرَّجالَشارَکَهافىعُقولِها
هر کس با دیگران مشورت کند، در خرد و عقل آنان شریک میشود.
امام علی (ع) : أفضَلُالناسِرَأْیامَنلایَستَغنِیعنرَأیِمُشِیرٍ
رای و نظر کسی برتر است که خود را از رای مشاور بینیاز نداند.
2- دوری از خطا:
کسی که پس از مشورت تصمیم میگیرد، یا تصمیمهای او کاملا درست و نتیجه بخش است، یا احتمال خطایش کمتر است، چون با رایزنی و تبادل نظر با دیگران که اهل فکر و تجربهاند، لغزشگاهها و نقاط خطا شناخته و از آن پرهیز میشود. از این رو باید از آرای دیگران و نظر مشورتی آنان استقبال کرد و آن را یک شمرد.
امام کاظم (ع) : مَنِاسْتَشارَلَمْیَعْدِمْعِنْدَالصَّوابِمادِحاً،وَعِنْدَالْخَطإعاذِراً
کسی که مشورت کند آن کارش را درست انجام دهد، مردم او را بستانند و اگر به خطا رود معذورش دارند.
مَنِاستَقبَلَوُجوهَالآراءِعَرَفَمَواقِعَالخَطَأِ
کسی که از آرای گوناگون استقبال کند و با آنها روبهرو شود، موارد خطا رای شناسد.
چیزی که به آن (تضارب آراء) یا برخورد اندیشهها گفته میشود. همان مشاوره در امور و مسائل است. پس اگر مشورت را (حاصلضرب، اندیشهها) بدانیم، به خطا نرفتهایم.
3- پشتیبانی محکم :
مشورت کردن و استفاده از نظرات دیگران در مسائل و موارد مختلف پشتیبان محکمی است برای تصمیمگیری صحیح و درست همچنین در روایات مختلف از مشورت به عنوان پشتیبان و یاوری بینظیر یاد شده است.
امام علی (ع) میفرماید:
لامظاهرةأوثقمنالمشاورة
هیچ پشتیبانی، محکمتر و اطمینان آورتر از مشورت نیست.
امام علی(ع) مشاوره را پشتوانه میداند و میفرماید:
لاظَهیرَکالمُشاوَرَه
هیچ پشتیبان و یاوری همچون مشاوره نیست.
بخصوص در اموری که پیچیدهتر است و لایههای درونی و گونههای متفاوت دارد و سلیقهها و راهها و راه حلها در آن متفاوت است، برخورد اندیشهها به صورت مشورت، لازمتر است و به فکر یک نفر نباید بسنده کرد.
هر چه بیشتر از آراء گوناگون شنیده و مطرح شود، تصمیم پخته تر و سنجیدهتر خواهد بود.
4- هدایت پذیری :
یکی از ثمرات و فواید مشورت راهنمایی و هدایت است. بصورتی که انسان میتواند با مشورت راه درست و صحیح را انتخاب نماید.
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند:
الاستشارةعین الهدایة
مشورت خواهی، عین هدایت و راهیابی است.
اما حسن (ع) می فرمایند :
ما تشاور قوم الا هدوا الی رشدهم
هیچ قومی با یکدیگر مشورت نکردند مگر آنکه به راه پیشرفت خود رهنمون شدند .
5- دوری از هلاکت :
برخی خود و نظر خود را قبول دارند، و نیاز نمیبینند که در کارها با دیگران مشورت کنند.
این حالت که (استبداد به رای) نام دارد، عواقب خطرناکی در پی خواهد داشت. خطر هلاکت و نابودی یکی از آنهاست. امیر مؤمنان، ضمن (هدایت) دانستن مشورت، خطر خود رایی را چنین بیان میکنند:
وَقَدْخَاطَرَمَنِاسْتَغْنَىبِرَأْیِهِ
کسی که خود را از مشورت با دیگران بی نیاز بیند، خود را به خطر افکنده است.
مَنِاسْتَبَدَّبِرأْیِهِهَلَکَ و من شاور الرجال شارکها فی عقولها
هر کس استبداد به رأی و خودرأیی داشته باشد، هلاک شود.
دلیل این پیشامدها هم روشن است، چون به تنهایی نمیتواند همه ابعاد و جوانب مسأله را ارزیابی کند.
از جایی ضربه میخورد که فکرش را نمیکرده است.
بنابراین استبداد رأی و تحمیل عقیده انسان را به هلاکت می رساند ، ولی مشورت با مردم ، شریک بودن در عقول و بهره گرفتن از افکار آنهاست .
6- دوری از تکبر و خودپسندی :
اعجاب و خودپسندی، نوعی غرور است و سبب پرهیز از مشورت میشود و در نتیجه، محرومیت از آگاهی بیشتر.
امام علی(ع) در اشاره به این آفت میفرمایند:
لإعجابیمنعمنالإزْدیاد
خود پسندی مانع افزایش میشود.
7- جلوگیری از زایل شدن عقل و اندیشه :
انسانی که خداوند متعال نعمت خرد و اندیشه به او داده است لازم استکه زکات آن پرداخت گردد و زکات علم نظر علم است و همچنین به استناد آیات و روایات شکر نعمت به پرداخت زکات آن است و اگر پرداخت نشود خداوند آن نعمت را میگیرد.
عن ابی عبدالله (ع) :مَنِاستَشارَهُأَخوهُالمُؤمِنُفَلَمیَمحَضهُالنَّصیحَةَسَلَبَهُاللّهعزوجل رایه
امام صادق(ع) فرمودند: هر کس از برادرش مشورت بخواهد و او تمام اندیشهاش را به او نگوید! خداوند اندیشهاش را از او میگیرد.
· در سخنان امام علی (ع) به آثار و فوایدی دیگر از مشورت اشاره شده است. میتوان فهرستوار آنها را چنین برشمرد:
- پیشگیری از شکست و هلاکت
- افزایش علم و عقل و تجربه
- جلوگیری از ندامت و حصرت
- تضمین موفقیت و کامیابی
- پیشگیری از هدر رفتن فرصتها و سرمایهها
- آرامش و اطمینان خاطر
- راهیابی به تصمیمهای درست
- تمرین تواضع و پرهیز از غضب، تکبر و غرور
- شخصیت دادن به افراد طرف مشورت
- افزایش حمایت دیگران
مشورت در کارها واجب شود
تا پشیمانی در آخر کم بود
(حکمت161)
(غررالحکم و دررالکلم، ح3152)
(میزانالحکمه ح9847)
(نهجالبلاغه حکمت 173)
(نهجالبلاغه، ح113)
(نهجالبلاغه حکمت 54)
(حکمت211)
(تحف العقول ص 233)
(نهجالبلاغه حکمت 211)
(نهجالبلاغه حکمت 161)
(نهجالبلاغه حکمت 167)
(کافی ج2، ص363)
(مثنوی، دفتر دوم شماره372)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ